
سروده ریس مجمع خیرین مدرسه ساز استان گلستان در وصف مرحوم حافظی
حاج آقا کمیلی رئیس مجمع خیرین مدرسه ساز استان گلستان شعری در وصف مرحوم حافظی بنیان گذار جامعه خیرین مدرسه ساز کشور سروده که خواندن آن خالی از لطف نیست .
حـافظی پـرواز نـمود زیـن خاکدان، سوی سما رفـت از اینـجا و، گرفت، منزلـگـهی، نـزد خدا
او نـبـود قـانـع به جرعه یا که جامی کـم بـهـا او بـه خـمـخـانـه، بـشد، تا، نـو شدی ، از کوزه ها
عـاشقـان، مستـانه ، سـر،برپـای یاران می نـهنـد تا بـیـامـوزند به مـا، چون ، بـاشدی راه وفـا
مال دنیا همـچـو خاکی است، کور کند چشم حریـص هم چنان کاهـدان و آخـور، هر که را هست اشتـها
گرچه چهارسـالی گذشت، زیـن رجعت و هجرت ، صعـود هست حضـورش مستمر، مـلمـوس و باشـد در بـقـا
خـیریـن را آمـر و حاکم، و نـاظـر، واحد است دلبر و محبوب یکی است، اوست مخـزن صـدق و صـفـا
ربِّ، اِغـفـر ، مـا هـمـه محتاج الـطـاف تـویـیم هـم نـیازمنـد به عـفـو، بـخـشایش و، جـود و سخـا
َجمله دوستان،معترف ،هم متفق، بر این سخن هست ،حضورش، مستمر ،ملموس و، باشد ، در بقا
یاردیرینش، کند، فخر ،زو، شنود ،بس، رهنمود تجربت کرد ،هرکدام، از دیده ها ، بشنیده ها
همچو، شاگردی ،به مکتب، در پی، کسب فنون هم، شناخت راه ورسم ،هم طریق، راست ،خطا
شادی، روحش، به حمد و سوره ای، مهمان، کنیم شایدی، فردا کنند ،آیندگانی، اقتدا