چاپ
کد خبر: ۳۷۴۳
مروری بر زندگینامه و کارنامه «منصوره خلیلی» خیر مدرسه ساز؛
کار خیر میراثی از پدرم بود
بانو منصوره خلیلی معتقد است : پدرش محمود خلیلی موسس شرکت بوتان، با انجام کارهای عام المنفعه زمینه را برای ورود او به امور خیریه بازکرد.
به گزار ش روابط عمومی و اطلاع رسانی مجمع خیرین مدرسه ساز شهرستان های استان تهران، منصوره خلیلی در ۱۳ اسفند سال ۱۳۰۲ در محله دولت تهران متولد شد. پدرو مادرش اهل کارخیر بودند . او نیز به طبع فضای گرم خانواده ، راه آنها را ادامه دادو با تاسیس «خیریه مهر» قدم در این مسیر گذاشت . با این بانوی نیک اندیش گفتگویی داشتیم که در ادامه می خوانید.
لطفا از خودتان بگویید؟
من اولاد اول پدر و مادرم ، جمیله و محمود خلیلی هستم، ما ۹ خواهر و برادر بودیم که یک برادرم در اثر سکتهی قلبی در دوران جوانی فوت شد و برادر دیگرم شش سال پیش درگذشت. پدرم معلم فرهنگی بود دیپلمش را از مدرسهی علمیه گرفته بود، در آن زمان دیپلم گرفتن ملاک و ارزندگی یک شغل معلمی را داشت، پدرم محمود خلیلی ، بسیار انسان سخت کوش و خیر رسانی بود، مادرم همیشه می گفت: پدرت گاهی ساعت سه صبح به خانه میآمد. به داشتن همچین پدری افتخار میکردم.
پدرتان موسس شرکت بوتان بود لطفا در این خصوص توضیح دهید؟
سال ۱۳۳۶ شرکت بوتان توسط پدرم و با کمک برادرم به ثبت رسید، من هم علاقه مند شدم و ۳۶ سال با پدرم در شرکت بوتان همکاری کردهام. ماجرای تاسیس شرکت بوتان این بود که یک روز پدرم به خوزستان سفر کرد و دید شعلههای گاز را که میسوزد از آنجا به امریکا سفر کرد برای دیدن برادرم سعید در آن کشور دید آشپزخانهها بسیار مرتب و تمیز بدون هیچ دود و آلایندهای ذهنش درگیر این موضوع شد و پرس و جو کرد تا اینکه متوجه شد آنها از گاز مایع استفاده میکنند. پدرم به ایران که آمد و بلافاصله شرکت بوتان را به ثبت رساند، تا از هدر رفتن این سرمایه ارزشمند در ایران جلوگیری شود و با تلاش او مصارف صنعتی و خانگی گاز مایع امکان پذیر شد.
او از ازدواج و ثمره زندگی اش اینگونه می گوید:
درسن ۲۲ سالگی در شرکتی که کار میکردم با دکتر منوچهریان آشنا شدم .ایشان استاد دانشگاه تهران بودند. رئیس پرتو شناسی ارتش، فوق العاده آدم کم توقع ، اما پرکاری بود.حاصل ازدواج ما پنج فرزند شد که فردوس آخرین فرزندم تقریبا ۲۰ سال پیش از کانادا به ایران آمد و هیچ وقت به آن کشور برنگشت، بارسنگین مریضی من به عهدهی دخترم شد تا در ناخوشی ها تنها نمانم.
منصوره خلیلی در مورد نحوهی شرکت در کار خیر اینگونه میگوید؛
تقریبا سال ۱۳۷۸ بود که دغدغه این را داشتم که برای زنان جامعه کاری کنم زنانی هستند خودشان از پس زندگی و هزینههای جاری بر میآیند اما دغدغه من زنان سرپرست خانوار بود.کسانی که زندگی مورد پسندی ندارند و این میتواند به فرزندان آنها آسیب دشواری بزند.یا از تحصیل باز بمانند یا اینکه به اجتماع آسیب برسانند. به ذهنم رسید هرچه سریعتر در حد توانم کاری برای زنان سرزمینم انجام دهم. باهمراهی ۷ دوست ارزشمند که هرکدام شغل و حرفهایی داشتند جمع شدیم بنیاد خیریهایی به نام «خیریه مهر» را پایه گذرای نمودیم هدفمان توانمند سازی زنان سرپرست خانوار شد.از خدا خواستم توانی به من بدهد تا بتوانم شرمنده این قشر نشوم.
این بانوی نیک اندیش درباره ورود به عرصه ی مدرسه سازی این چنین میگوید:
کارهای موسسه با سختیهایی که داشت به خوبی پیش رفت هنوز هم این انجمن و موسسه فعال است توسط یکی از اعضای مجموعه با «موسسه مهرگیتی» آشنا شدیم در بحران سیل لرستان و زلزلهی کرمانشاه توانستیم کمکهایی را به سرانجام برسانیم حتی در بحران کرونا نیز توانستیم باافتخار کارهایی انجام دهیم و کمک هایی را جمع آوری کنیم. یک روز هم در جشن «مدرسه خرد» دعوت شدیم و آرزو کردم و از خدا خواستم توانی به من بدهد تا بتوانم مدرسهای بسازم برای دختران سرزمینم تاشغل و حرفهایی را دنبال کنند. به پیشنهاد زهرا گیتی نژاد مدیر عامل موسسه مهرگیتی ، با خیرین مدرسه ساز اشنا شدم و در روستای ریه در آموزش و پرورش بهارستان (یک) هنرستان ۱۵ کلاسه با ۴ کارگاه و آزمایشگاه عملی را احداث و تجهیز کردیم.
توصیه منصوره خلیلی بانوی ۹۹ ساله به کسانی که دوست دارند در امر خیر مدرسه سازی شرکت کنند:
من فکر میکنم آنقدر که توان دارم باید از وقتم، از فکرم، از مالم، صرف نظر کنم و به نیازمندان جامعه کمک کنم وگرنه عذاب وجدان میگیرم و پیش وجدان خودم شرمنده میشوم.پدرم همیشه اسوه و الگوی من بود، البته من مثل پدرم عاشق هستم. او از سن ۱۸ سالگی عاشق شد تا پایان عمرش که ۶۸ سالگی عاشق ماند. من وقتی یک خبر خوشایند از هموطنانم می شنوم خوشحال میشوم زنده و شاداب میشوم، هرگاه هم خبر ناخوشایندی به گوشم میرسد افسرده و پریشان میشوم .ناراحت میشوم ازاینکه کاری ازدستم برنمی آید.
شایان ذکر است: محمود خلیلی پدر منصوره خلیلی (۱۲۸۴-۱۳۵۳) یکی از پیشروان صنعت ایران است چنانچه نمیتوان به توسعه برق، بهره مندی کشور از آب و ایجاد شرایط لازم برای استفاده گاز اشاره کرد و از او نامی به میان نیاورد. وی نخستین کسی است که در صنعت گاز به همت و کوشش بسیار از هدر رفتن این سرمایه ارزشمند در ایران جلوگیری نمود و با تلاش او مصارف صنعتی و خانگی گاز مایع امکان پذیر شد.
«زهرا حسینی شرفه»